بسم الله الرّحمن الرّحیم
وصلی الله علی محمّد وآله الطاهرین ولعنه الله علی اعدایهم اجمعین
یکی از توصیه های مرحوم آیت الله العظمی بهجت برای تندرستی این است که در غذا، اعتدال داشته باشیم و از افراط و تفریط بپرهیزیم. ایشان در این باره می گویند:
«اعتدال در غذا برای سلامتی مزاج خیلی مفید است. اگر انسان همیشه به نان خوردن عادت داشته باشد، بهتر است گاهی برنج بخورد؛ و اگر همیشه برنج می خورد، بهتر است گاهی نان و یا آش بخورد و تنوع در غذا داشته باشد.
شخصی دندانش درد می کرد، نزد طبیب رفت که آن را بکشد؛ طبیب گفت: «اگر سر درد گرفتی، سرت را هم می کشی؟! اعتدال معده، دندان درد را هم برطرف می کند.» و بالاخره آن آقا دندانش را نکشید.» (1)
عمل به طبّ مأثور از اهل بیت علیهم السلام
با توجّه به این که علم الهی معصومین علیهم السلام، محدود به امور معنوی نیست؛ قطعا اگر درباره مسائل طبّی و امور مربوط به تندرستی، توصیه ای داشته باشند، بهترین توصیه است. اگر روایتی از معصوم (علیه السلام) صادر شده باشد، شکی در صحّت آن نیست. هرچند بسیاری از معارف اهل بیت به دست ما نرسیده است، اما در میان همین مقداری که در دسترس ماست گنجینه های گران بهایی یافت می شود که عمل به آن نجات بخش است.
از توصیه های برخی از بزرگان، عمل به دستورات طبّی است که از ایشان (علیهم السلام) به دست ما رسیده است.
آیت الله العظمی بهجت در این باره می فرمایند:
«مرحوم مجلسی در یکی از مؤلَّفاتش نوشته است: «اگر انسان به طبّ مأثور از ائمّه اطهار علیهم السلام عمل کند، به بیماری مبتلا نمی شود؛ زیرا آن ها عالِم به خواصّ مأکولات و سبزی ها و چیزهای دیگر هستند.» بنده هم فی الجمله دیده ام شخصی به طبّ مأثور عمل کرد، حدود هشتاد سال داشت و مریض نشده بود. زمانی که ما در نجف بودیم و وبا زیاد شیوع داشت، ایشان به عیادت بیماران می رفت، با این حال به بیماری دچار نشد و فقط در اواخر عمر مرضش این بود که به نماز جماعت نمی آمد و به استراحت می پرداخت. البته برای کارهای دیگر بیرون می آمد و نمی دانم که آیا در وقت وفات مریض شد و یا خیر.» (2)
متن کامل در ادامه مطلب . . .
این روزها که خبرهای متفاوتی از جنایت وهابیها در کشورهای مختلف به گوش میرسد، آشنا شدن با برخی ویژگیهای این قوم خالی از لطف نیست. مخصوصاً اگر این آشنایی در قالب خواندن برشی از زندگی یک مولوی وهابی باشد که البته حالا یک شیعه تمام عیار است.
به گزارش رجانیوز، «سلمان حدادی» یک مولوی وهابی بود؛ کسی که خودش میگوید بین 500 تا 1000 فرد سنی مذهب را وهابی کرده است. اما یک بار نشستن در مجلس عزای سیدالشهدا(ع) کار را بجایی میرساند که همان مبلغ وهابی شیعه شود و در این مسیر سختیهایی ببیند که تحمل یکی از آنها برای ما قابل تصور نیست. خواندن زندگینامه سلمان حدادی را از دست ندهید.
آموزش تبلیغ وهابیت در 5 دقیقه
سلمان سال 61 در سنندج بدنیا آمد. مادرش اهل سوریه و شیعه بود اما پدرش نه. اسمش را به اصرار مادرش که سیراب از محبت امیرالمومنین بود سلمان گذاشتند. خودش میگوید همیشه از اینکه اسمم سلمان و مادرم شیعه بود شرمنده بودم.
«با تشویق پدرم در دوران راهنمایی، در کنار درس های مدرسه، تحصیل دروس حوزوی را هم شروع کردم و ادامه دادم. بعد از اتمام دبیرستان، 3 سال دوره ی تکمیلی حوزه را به زاهدان و مسجد مکی رفتم و پس از مولوی شدن، 4 ماه هم به رایوند پاکستان، برای آموزش یک دوره کامل نحوه ی تبلیغ و جذب رفتم. پس از برگشت از پاکستان، امتحان کنکور دادم و در دانشگاه کرمانشاه در رشته استخراج معدن قبول شدم. در پاکستان به طور تخصصی در 20 جلسه یاد می دادند که چگونه فردی را در عرض 5 دقیقه به وهابیت جذب کنیم این آموزش را نزد آقایی به نام ابراهیم نژاد می دیدیم.»
گفت یکبار هیئت!
در همانجا دوستی پیدا میکند به نام مهدی. مهدی شیعه بود و سلمان در عین رفاقت تلاش میکرد او را وهابی کند. کلی کتاب به او میدهد و در عوضش مهدی هم یکبار او را به مجلس عزای سیدالشهدا(ع) دعوت میکند. سلمان با همان لباس و ظاهر مولویهای وهابی و بعد از کلی این پا و آن پا کردن میرود به هیئت.
«یک گوشه ای با خشم مجبور شدم که بنشینم. دیدم سید بزرگواری منبر رفت (نماینده ولی فقیه در کرمانشاه بود) و در حین صحبت هایش گفت: کدام یک از شما حاضرید به خاطر خدا و اسلام جانتان را بدهید و بعدش هم مطمئن باشید زن و بچه تان به اسارت می روند؟ در آن زمان سیدالشهدا(علیه السلام) چه دید که حاضر شد، جانش گرفته شود و اهل و اولادش به اسارت روند؟ چرا امام حسین(علیه السلام) دست به چنین کار بزرگ زد؟
هر چی فکر کردم دیدم که در شخصیت های محبوب من، شخصیتی مثل امام حسین(علیه السلام) پیدا نمی شود که حاضر باشد به خاطر اسلام، دست به چنین کار بزرگ و خطرناکی بزند! این سوال مهمی بود که برایم ایجاد شد.»
چراغها را که خاموش کردند و مشغول سینه زدن شدند، او شروع کرد به گریه کردن. آنقدر که لباسهایش خیس شد. برای غربت و مظلومین غریب کربلا گریه میکرد. از اینکه در وهابیتشان نگذاشتند امام حسین(ع) را بشناسد افسرده شده بود.
تحقیق و پژوهش حتی در شیطان پرستی
از هیئت که بیرون میآید چهار سال جدیدی در زندگیاش شروع میشود. چهار سالی که به مطالعه و پژوهش درباره تمام مذاهب اهل سنت، مسیحیت، زرتش و حتی شیطان پرستی میانجامد. اما تعارضات موجود در این مکاتب و فرقهها او را راضی نمیکند.
«گذشت و خیلی با احتیاط فرقههای شیعه را بررسی کردم تا اینکه برای شناخت بهتر شیعه دوازده امامی، رهسپار قم شدم. به دفتر آیت الله بهجت رفتم و سوالات و شبهاتی که داشتم از آنجا پرسیدم و آنها هم با صبر و حوصله و محبت بسیار به من پاسخ دادند.
بعد از آنان خواستم کتابی به من معرفی کنند تا دربارهی شیعه بیشتر تحقیق کنم. آنها کتاب المراجعات و شبهای پیشاور را به من معرفی کردند. آن کتاب ها را تهیه کردم و شروع کردم به خواندنشان.
مطالب آن دو کتاب را که می خواندم برای اینکه ببینم مطالبی که از کتاب های اهل سنت نقل می کنند صحیح است یا نه، فورا مراجعه می کردم به کتاب های اهل سنت یا به نرم افزار المکتبه الشامله و با کمال تعجب میدیدم مثل اینکه این روایات، واقعیت دارد. برای من سوال پیش آمده بود که چرا بعد از این همه سال، این روایات دور از چشم ما بوده و ما ندیدیم؟»
خواندن این کتابها شش ماه طول میکشد. کمکم حقانیت شیعه با استناد به خود کتابهای اهل سنت برایش مسجل میشود. اما هنوز شیعه نشده است. تردید دارد. خودش میگوید تعصبات اجازه نمیداد. به سختیهایی که پیش رویش بود فکر میکند.
«بالاخره شیعه شدم و بعد از شیعه شدنم یک دفترچه هایی را چاپ کردم که تحت این عنوان که "آیا شیعه حق است؟" و در آن دلائلی از کتابهای اهل سنت که ثابت می کرد مذهب شیعه، مذهب صحیح است آوردم و پخش کردم. یک نفر این دفترچه را برد و به پدرم داده بود. و گفته بود: این را پسر شما چاپ کرده است .
متن کامل در ادامه مطلب . . .
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ رؤسای جمهوری ایران و ایالات متحده آمریکا پس از 34 سال با یکدیگر گفتگو کردند.
در حالیکه «حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی» در حال حرکت از محل اقامت خود به سمت فرودگاه برای خروج از نیویورک بود، «باراک حسین اوباما» رییس جمهور آمریکا خواستار تماس تلفنی با وی گردید.
پس از برقراری این تماس، طرفین درباره مسایل مختلف با یکدیگر گفتگو کردند.
در این گفتگوی تلفنی، دو طرف بر اراده سیاسی برای حل سریع مساله هسته ای تاکید کرده و زمینه را برای حل موضوعات دیگر و همکاری در مسائل منطقه ای مورد توجه قرار دادند.
در گفتگوی تلفنی روسای جمهوری ایران و آمریکا، همچنین وزرای امور خارجه خود را مامور کردند تا زمینه همکاری های لازم را هر چه زودتر فراهم آورند.
این خبر بسرعت به خبر اول رسانههای بینالمللی تبدیل شد و از آن به عنوان واقعهای تاریخی یاد کردند.
گزارش اوباما از گفتگو با رییس جمهور ایران
رئیس جمهور آمریکا پس از این گفتگو در سخنانی در کاخ سفید اعلام کرد: من همین الان با حسن روحانی رئیس جمهور ایران به صورت تلفنی صحبت کردم.
باراک حسین اوباما افزود: معتقدم که میتوانم با این کشور به توافق هستهای دست پیدا کنم و حل اختلافات در برنامه هسته ایران، به از سرگیری روابط تهران و واشنگتن کمک خواهد کرد.
وی تأکید کرد: تلاش می کنیم گام های مثبتی را در تعامل با رئیس جمهور روحانی برداریم. دستیابی به توافق کامل با ایران امکانپذیر است.
اوباما اضافه کرد: این اولین ارتباط بین یک رئیس جمهور ایرانی و آمریکایی از سال ۱۹۷۹ بوده است. ما مسؤولیت داریم راه دیپلماسی را ادامه دهیم و فرصتی بیهمتا در اختیار داریم تا با رهبری جدید در تهران پیش برویم.
گزارش کاخ سفید از گفتگوی اوباما و روحانی
صفحه توئیتر کاخ سفید نیز در اینباره نوشت که این تماس از طرف اوباما بوده و درباره اینکه راه و زمینه برای حل مسایل هسته ای و "خارج از آن" فراهم است، صحبت شده است.
توئیتر کاخ سفید افزود: روحانی در پایان این گفتوگوی کوتاه به زبان انگلیسی به اوباما گفت: have a nice day و اوباما نیز به زبان فارسی پاسخ داده است: "خداحافظ".
آسوشیتدپرس هم نوشت: اوباما لحظاتی پیش گفت که پس از گفتگوی تلفنی با پرزیدنت روحانی، معتقد است که ایران و امریکا می توانند به راه حلی جامع بر سر مسئله هسته ای دست پیدا کنند.
متن گفتگوی اوباما و روحانی
آنچه تاکنون از محتوای گفتگوی بیست دقیقه ای روحانی و اوباما در نیویورک منتشر شده به شرح زیر ست:
اوباما:
ــ من احساس احترام منحصر به فردی نسبت به مردم ایران دارم و احترام خود را به شما و مردم ایران ابراز میدارم.
ــ ما فرصت منحصر به فردی داریم تا با رهبری جدید در تهران به پیشرفت برسیم. مطمئنا موانع مهمی در مسیر وجود دارد؛ ولی معتقدم که ما میتوانیم به راه حل جامعی دست یابیم.
ــ ما وظیفه داریم مسیر دیپلماسی را تعقیب کنیم. معتقدم که روابط بین ایران و ایالات متحده، تاثیر عمیقی بر منطقه خواهد داشت.
ــ اگر ما بتوانیم در موضوع هستهای به پیشرفت دست یابیم، مسائل دیگر ـ از جمله سوریه ـ به نحو مثبتی تاثیر خواهند پذیرفت.
روحانی:
ــ در موضوع هستهای به شرط وجود اراده سیاسی، راهی سریع برای حل مسأله وجود دارد.
ــ ما در مورد آن چه از 5+1 و به طور خاص دولت شما در هفتههای آینده خواهیم دید، امیدواریم.
ــ من تشکر خود از مهمان نوازی و تماس تلفنی شما را ابراز میدارم.
اوباما:
ــ برایتان سفر خوب و بی خطری آرزو می کنم و بابت ترافیک سنگین نیویورک عذرخواهی می کنم.
روحانی:
ــ have a nice day (روز خوبی داشته باشید) آقای رئیس جمهور.
اوباما:
ــ متشکرم، خداحافظ.
(طرفین همچنین در این گفتگو وزرای امور خارجه خود را مأمور کردند تا هر چه زودتر زمینه همکاری های لازم را فراهم آورند.)