جنس لباس اسلامی
نجّارى بیش از ده سال پیش مى گفت که قبل از سى سال ـ که تا حالا چهل سال مى شود ـ( 1) ، زندگى ما به این صورت بود که دو ماه در ناز بودیم و دو ماه هم چیزى نداشتیم. پیش از این در کتاب حاجى نورى ـ رحمه اللّه ـ حال کسانى را که توسل و تشرّف به امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ داشته اند را خوانده بودم، تا این که شبى به ذهنم رسید که براى رفع تنگدستى به حضرت حجّت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ متوسّل شوم. دو رکعت نماز خواندم و به آن حضرت متوسّل شدم. فردا صبح که مى خواستم به مغازه ام بروم مبلغ پنج تومان در جیبم بود، یک تومان آن را براى خود برداشتم و چهار تومان باقى را براى تهیه ى نان و خوراک به خانواده دادم و از خانه بیرون آمدم و به مغازه رفتم.
تا ظهر خبرى نشد، اهل بیت هم رفته بود از خواهرش مقدارى قرض کرده و غذایى شبیه اشکنه براى نهار تهیه کرده بود. نهار آماده شد سر سفره بودم و تازه یک لقمه خورده بودم که شنیدم در خانه را مى کوبند. رفتم در را باز کردم، کوبنده ى در گفت: آقازاده هاى تهرانى در منزل آقا میرزا على محمّد یا عبدالمحمّد هستند و شما را هم براى نهار دعوت کرده اند که آن جا باشید، از خانه بیرون شدم و نزد آقا میرزا محمّد که در تهران معروف بود رفتم. عدّه اى نزد او بودند، آقاى زاهد هم آن جا بود. پس از آن که جمعیّت نهار خوردند و رفتند، و من و چهار نفر و آقاى زاهد ماندیم. که در اثر سرما زیر کرسى نشسته بودیم و غافل از همه چیز سیگار مى کشید، آقاى زاهد بدون مقدمه فرمود: در نجف مدرّسى بود به نام آقا سیّد حسن که در شبانه روز یک بار بیشتر نمى توانست به خانواده ى خود نان بدهد، وى گفت: بنا گذاشتم براى رفع تنگدستى و گشایش روزى، چهل روز به خدمت صاحب ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ عریضه بنویسم و نوشتم. روز چهلم که عریضه نوشتم غافل از این که روز چهلم است، در خانه تنها نشسته بودم و خانواده هم در خانه نبودند، درِ خانه هم بسته بود، از پشت دیوار خانه، از بیرون صدایى به گوشم رسید که: آقاى آقا سیّد حسن! با خود گفتم: قطعا خیال است، چون کسى در خانه نیست که مرا به اسم صدا کند. در هم بسته بود، لذا اعتنایى نکردم، بار دیگر صدا تکرار شد: آقاى آقا سیّد حسن، فرزند آقا سیّد حسین خیال مى کنید که ما از حال شما مطلع نیستیم؟! این بار برخاستم و به طرف صدا رفتم، کسى را ندیدم؛ ولى آن صدا به مانند آبى بود که بر روى آتش درونى من ریخته شد. و بعد از آن احساس کردم که گویا اصلاً به هیچ چیز احتیاج ندارم! کسى که سر تا پا حاجت و نیاز بود و پولى هم به او نداده بودند، با عنایت آن صدا سر تا پا غنى و بى نیاز شد! وقتى آقاى زاهد این ماجرا را نقل کرد، دیگر یک کلمه حرف نزد. نجّار گفت با خود گفتم: نکند این ماجرا را براى قضیه ى من مى گوید که خیال مى کنید که ما از حال شما مطلّع نیستیم؟! زیرا دیشب من نماز خواندم به آن حضرت ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ متوسّل شدم. شاید من چیزى را از آن حضرت مى خواهم که به صلاحم نیست، لذا ناراحتى درونى و اندوه من هم مثل این که آب روى آتش بریزند، حلّ شد بدون این که یک پول و یا وعده ى پول بدهد راحت شدم و براى من روشن شد که من مثل طفل مریض و بیمارى هستم که سرکه و ترشى مى خواهم ولى برایم ضرر دارد، آیا پدر و مادر مهربان در این صورت آن را به من مى دهند؟ هرگز. محال است که بدهند. معلوم مى شود استغنا و غنى( بى نیازى و دارایى) مربوط به قلب است نه به پول و کسب و سرمایه و ثروت. این ها همه باطل و خیال است.
1.حضرت استاد ـ رحمه الله ـ این جریان را بیش از بیست سال پیش بیان فرموده اند. بنابراین، تا کنون حدود هفتاد سال از این ماجرا مى گذرد.
منبع:آیت الله بهجت
جنس لباس اسلامی | ||
|
منبع: خبر گزاری اهل بیت
آیا میدانید روزانه چقدر به اسرائیل کمک میکنید!!!؟
آیا از شرکتهای صهیونیستی فعال در ایران اطلاعی دارید!!!!
برای اطلاع از ارتباط شرکت های بین المللی با اسرائیل روی عکس زیر کلیک کنید
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و صلّی الله علی محمّد و آله الطاهرین و لعنه الله علی اعدایهم اجمعین
تونی کارتالوچی
چکیده:
گذشته از مباحث نظری مربوط به جهانیسازی که همواره در رسانهها و محافل منتقد غربی جریان دارد، برخی منتقدان نیز در سطح عملی و عینی به این موضوع پرداختهاند. آنها با ارایه مصادیق جهانیسازی در زندگی روزمره، میکوشند مردم را تشویق کنند با هدف کاستن از قدرت اَبَرشرکتهایی که نه تنها همه وجوه زندگی آنها را زیر نفوذ خود گرفتهاند، بلکه در سیاستهای کلان این کشور نیز نفوذ گستردهای دارند، روند کاستن از وابستگی خود به مصرف محصولات این شرکتها را آغاز کنند و بکوشند زندگی بدون آنها را دست کم در سطح خانوادگی و محلی تمرین کنند. تداوم این وضعیت علاوه بر به مخاطره انداختن سلامت فردی و اجتماعی آنها، دست بالاتری به این شرکتها میدهد تا نفوذ خود را بر همه زوایای زندگی آنها بیشتر اعمال کنند. این مقاله، قدم نخست در راه کاهش این وابستگی را تحریم محصولات دو غول تولیدکننده محصولات غذایی؛ یعنی پپسی و کوکاکولا میداند. نویسنده معتقد است کمابیش هر چیزی که شهروندان امریکایی میخورند، به نوعی با منافع این شرکتها مرتبط است. ما چگونه میتوانیم طرفداران جهانیسازی شیطانی را تحریم کنیم، در حالی که آنها کنترل همه چیز را در دست دارند؟» پاسخ این پرسش، تحریم نظاممند و جای گزین کردن آنها با بدیلهای محلی است.
پیشتر نوشتم که، با چه کسانی باید طرف شویم و اکنون زمان آن است که بگویم چگونه باید با آنها طرف شد. بسیاری از من میپرسند: «ما چگونه میتوانیم طرفداران جهانیسازی را تحریم کنیم، در حالی که آنها کنترل همه چیز را در دست دارند؟» پاسخ این پرسش، تحریم نظاممند و جای گزین کردن آنها با بدیلهای محلی است. شما میتوانید این کار را از همین امروز آغاز کنید. شما شرکتهایی را که شاید حتی آنها را در ردیف این دستور کار شرورانه قلمداد نمیکردید و شرکتهایی را که بدون وجود آنها نه تنها به راحتی میتوانید زندگی کنید، بلکه بدون آنها میتوانید زندگی بهتری نیز داشته باشید، تحریم کنید. این کار به هیچ پولی نیاز ندارد، بلکه چنانچه برای جایگزین کردن آنها تصمیم بگیرید، علاوه بر اینکه در درازمدت میتوانید پول خود را پسانداز کنید، میتوانید در این روند، مجموعهای از مهارتهای باارزش را نیز بیاموزید.
در ابتدا باید روی کوکاکولا و پپسی تمرکز کنید. این دو شرکت بسیار شبیه یکدیگر، هم در موسسه بروکینگز و هم در شورای روابط خارجی عضویت دارند. این دو نهاد، آمیزهای از اعضای غیر منتخب و فراقانونی هستند که سیاست جهانی، جنگهای جهانی و روشهای اجرای آنها را در جهت منافع اعضای شرکتی خود دسیسهچینی و اجرا میکنند؛ کاری که به بهای خون و ثروت شما تمام میشود.
مگر کوکاکولا و پپسی چه مشکلی دارند؟
تضاد منافع: پپسی و کوکا هر دو از اعضای شرکتی موسسه بروکینگز هستند که برای مثال، گزارش «ایران از کدام راه؟» را منتشر کرده است. این گزارش با ذکر جزییات، برنامه تغییر رژیم در ایران را تبیین و توصیه میکند. شیوههای پیشنهاد شده در این گزارش از انقلابهای رنگی با بودجه خارجی و عملیاتهای نظامی مخفیانه تا گروههای تروریستی مسلح (از جمله مجاهدین خلق ایران که تعدادی از امریکاییان را به قتل رساندهاند) تا تهاجم تمامعیار را در بر میگیرد.
متن کامل در ادامه مطلب . . . .
مقدّمه
بر اساس آموزه های طبّ اسلامی و سنّتی ایران، مزاج مغز، سرد و تر است. به بیان ساده، بزرگترین اعصاب بدن به مغز می رسند و فعّالیّتشان در این جا سامان می پذیرد؛ مرکز واکـنـش هـای حـواسّ پنج گانه در مغز است و «روان» با حرارت بسیار زیاد خود، از قلب به سمت مغز حرکت می کند و این همه، حرارت فوق العاده ای ایجاد می کنند که اگر مزاج مغز، جز این بود؛ به سرعت دچار خشکی می شد و از کار باز می ماند. بیماری های مغز نیز مانند سایر اعضای بدن، می تواند ناشی از سوء مزاج های مختلفی باشد؛ یعنی گاهی بر اثر خشکی زیاد، گاه به دلیل رطوبت بیش از اندازه، بعضی مواقع به خاطر افزایش گرما و گهگاه نیز در نتیجه غلبه سرما، مغز دچار اختلالات متعدّدی می شود که هر کدام درمان خاصّ خود را دارند. قوّت و ضعف حافظه نیز بر همین قاعده است و بنابراین در افراد مختلف، باید نحوه درمان های گوناگونی را برای افزایش حافظه در پیش گرفت؛ برای مثال همان گونه که یک فرد صفراوی(مزاج گرم و خشک)، با خوردن کمی خنکی، روند فکری بهتری را تجربه خواهد نمود؛ یک فرد بلغمی(مزاج سرد و تر) با خوردن سردی زیاد، دچار اختلال شدید در فرآیند تفکّر و تصمیم گیری خواهد شد؛ امّـا در این جزوه، بـه طـور ســاده، کم حافظگی را به مهمترین و شایعترین دلیل آن، یعنی استیلای رطوبت و برودت بر مغز(بلغمی شدن بیش از اندازه مغز)، تعریف می کنیم و سعی نموده ایم با مراجعه به روایات وارد شده از حضرات معصومین(علیهم السّلام)، دید نسبتا کاملی از از این موضوع را از منظر طبّ شیعی در اختیار شما بگذاریم.
تذکّر: تاکید این مقاله بر تقویت حافظه است و احادیث بر این اساس گزینش شده اند؛ به همین دلیل از ذکر احادیث بسیاری که به سایر جنبه های فکر و ذهن پرداخته اند؛ خودداری نموده ایم.
شنیدید ملکه انگلیس صاحب یه نوه پسری شده!!
بخاطر پسر بودنشم کلی خوشحاله!!!!
جالب اینجاس که سخنگوی دولت ما هم بهش تبریک گفته !!!!!!